Apocalypse Press

My post-apocalyptic notes

Apocalypse Press

My post-apocalyptic notes

حکایت جنایت خمینی شهر

استر طلحک بدزدیدند. یکی می‌گفت: گناه توست که از پاس آن اهمال ورزیدی! دیگری گفت: گناه مهتر است که در طویله را باز گذاشته است... طلحک گفت: پس در این صورت، دزد را که استر دزدید هیچ گناه نباشد!

- رساله‌ی دلگشا،‌ عبید زاکانی

نظرات 1 + ارسال نظر
زینب بانو! جمعه 27 خرداد 1390 ساعت 23:56

آخه تو چرا انقدر باهوشی؟؟؟؟ این حکایت به جد مصداق این اتفاق اخیره. آفرین عزیزم.

چقدر باهوشم؟؟؟؟؟؟ اینقدر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همممممممم! قربونت برم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد